پایگاه اطلاع رسانی خاروانا :

قسمت یازدهم:

بزرگان دوزال:

روستای دوزال شخصیت های دینی، فرهنگی، ادبی و اشخاص شجاع و میهن پرستی را در آغوش خود تربیت کرده است که مجملاً به آنها اشاره می شود.

1- موسی بیگ دیزماری:

خاندان موسی بیک با سلسله خواجه نصیر طوسی قرابت دارند و الیاس خلیفه که از زمره خلفای قراجه داغ می باشد، با اولاد موسی بیگ یک سلسله اند. وی در قریه جنت مثال دوزال در عصر شاه عباس اول زندگی نموده و فرد مهمان نوازی بوده است.
2- الیاس خلیفه:

به نوشته حسین دوستی از ابتدای ظهور دولت صفویه عده ای از صوفیان خاص را «خلفا »می گفته اند.آنها در اغلب مناطق در میان ایلات وعشایر،از ازجمله در قره داغ و ارسباران زندگی می کرده اند.از سران این طایفه«خلیفه انصار» و «االیاس خلیفه» در دوره شاه اسماعیل و شاه عباس،حکومت قره داغ و نگهبانی قلعه قهقهه هوراند را که مهمترین زندان حاکمان ایران محسوب می شود،به عهده داشتند.از اوایل حکومت قاجار این طایفه در «آستامال» و «آقان» و عده ای نیز در «کوردشت» زندگی می کنند.الیاس خلیفه نیز از صوفیان صاحب عقیده خلفای قره داغ و سرحلقه ارباب ارادت و اخلاص بوده که در زمان شاه عیاس اول صفری حاکم قره داغ و مقر حکومتش روستای دوزال بوده است.شاه عباس در 21 حکومتش به دوزال رفته . در کاخ حکومتی الیاس خلیفه که دارای منازل مرغوب و ایوانهای بلند و در غایت دلنشینی و دلگشائی بوده،اوتراق کرده است.به احتمال زیاد این کاخ  در کنار بقعه حضرت شعیب بن موسی بن جعفر در بالای تپه مشرف بر روستا میباشد.هم اکنون جزو مجموعه تاریخی بارگاه حضرت «شعیب بن موسی بن جعفر » به عنوان مسجد امامزاده مورد استفاده زوار قرار دارد.این مسجد و به عبارت دیگر این کاخ دارای ایوانهای بلند و به تعداد زیاد دارای اصطبل و آشپزخانه و قورخانه و دالان زیرزمینی منتهی به مهماتخانه و سیلوی مرکزی(ساختمان قدیمی پاسگاه ژاندارمری دوزال در آن قراردارد)می باشد که هم اکنون به صورت مخروبه باقی مانده است.

دریکصدواندی سال پیش مرحوم حاج پیش مرحوم حاج حسین  دوزالی که فردی متدین و ثروتمندی بوده است(پدربزرگ مرحوم محمدرحیم حبیبی دوزالی)مسجدرا درحد فاصل کاخ و زیارتگاه حضرت «شعیب ابن موسی» بنا کرده و دو عمارت تاریخی را به هم متصل کرده است.تاریخ ساخت مسجد فوق روی تخته ای درج و در سقف مسجد تعبیه شده است.به نوشته تاریخ عالم آرای عباسی «الیاس خلیفه» در سال بیست و چهارم سلطنت شاه عباس اول حاکم قره جداغ و کوتوال قلعه قهقهه بود که در بحبوحه جنگی در پای کشته شده است.شاه عباس به جهت خدمات وی فرزندش برهان الدین بیگ را به جای وی به عنوان خلیفه و حاکم قره جه داغ و کوتوال قلعه قهقهه انتخاب کرد.

3-باییندیربیگ(بی) دوزالی

باییندیر در سال چهل ویکم سلطنت شاه عباس اول صفوی مشرف (حسابداری)قوشخانه بوده است.انبارآب «دوزال» را وی بنا کرده و ظاهراً مسجد قدیمی«دوزال» که هم اکنون پاسگاه ژاندارمری و مدرسه ابتدائی روستا قراردارد،را نیز وی تأسیس کرده است.اکنون مسجد تخریب و آثارش محو شده است.باییندربیگ دارای دو دختر به نام «فاطمه» و «خدیجه» بوده که "مسجد خاورانا "به اهتمام دختران وی احداث شده است. در کتیبه منصوب در مسجد چنین نوشته شده است:

«فی سنه احدی خمسین الف من الهجره النبویه ، به دستور فاطمه خانم و خدیجه خانم دختران امیر کبیر باییندیربیگ دوزالی و نازلو خانم در زمان سلطان ابوالمظفر شاه صفی الدین حسینی»

مسجد داری سه گنبد و شبستان در سه قسمت است که گنبدهای رنگ آمیزی شده است. دوقطعه کتیبه سنگی به سر در مسجد و دیگری داخل مسجد نصب شده که یکی از آنها مربوط به تعمیر مسجد در دوره ناصر الدین شاه توسط کربلا احمد علی می باشد.دختران باییندیربیگ در«اردوبار» نیز یک باب مسجد را احداث کرده اند.

4- شاهرخ بیگ

برادن باییندیربیگ به نامهای «شاهرخ بیگ» در عصر شاه عباس اول در منصب وزارت قورچیان و برادر دیگرش حیدربیگ یوزباشی قورچیان بوده است.

سرهنگ بایبوردی در تاریخ ارسباران در این باره چنین می نویسد:

«شاهرخ بیگ از نویسندگان قدیمی ارسباران و اهل دیزمار بوده،مؤلف عالم آرا می نویسد در سلک جماعت قراداغلو ودر باره شاه عباس کبیر خود و برادرانش خدمت کرده و مورد مرحمت بودند.خط نستعلیق را بسیار خوب می نوشته است. »

ابتدا مستوفی قورچیان عظام بوده،بعدها وزیر قورچیان شده،حیدربیگ(برادرش) در جزو  قورچیان درجه یوزباشی داشته و برادر دیگرش باییندیربیگ در جنگ قلعه ابیورد در سنگر به تیر تفنگ مقتول و خود شاهرخ بیگ در سفر سلطانیه فوت کرده است.شاهرخ بیگ دارای قریحه شعری بوده و اشعاری نیز سروده است،متأسفانه تاکنون از آثار منظوم و منثور وی اطلاع وجود ندارد.


5- ادیب دوزالی:

یکی از شعرای مشهور آذربایجان بوده،از آنجائی که در اهر سکونت داشته به نام ادیب اهری شهرت پیدار کرده است.دبستان ابتدائی قدیم «دوزال» به نام وی تحت عنوان «دبستان ادیب دوزال» ثبت است.به احتمال زیاد میرزه موسی اهری از دوزال به اهر مهاجرت کرده ودر آنجا سکونت گزیده است.ادیب دوزالی به دوزبان ترکی و فرسی شعر می گفته است:

از محبان مطلب جزطلب وصل حبیب،          خسته عشق نخواهد به جز از یار طبیب،

چه شود گر برسد بار وصالی به (ادیب)،       تا کند کحل بصر خاک در جانان را،

و یاد در شعر ترکی می گوید:

هر کیمسه نین بو شهرده بیر مه لقاسی وار،    خوش حالینا اونون گئجه-گوندوز صفاسی وار.

من ده،گوگول بیر آهو صفت یاره وئرمیشم،    باشیندا حیف اونون اوشاقلیق هواسی وار.

ویا:

عید اضحی دا کسرخلق قویون قوربانی.         سن ده گل کس منی قوربان،بویون قوربانی (1)

6-حاج حسین دوزالی فرزند قره خان:

از خیرین ومتدینین روستای دوزال بوده و ثروت زیادی داشته است با پای پیاده به مکه جهت انجام فریضه الهی حج مشرف شده وپس از بازگشت از سفر حج مسجد متصل به بارگاه حضرت شعیب بن موسی بن جعفر را بنا کرده است. اهالی محل و ریش سفیدان از خیر خواهی وتدین او خاطراتی نقل می کنند. خاندان حاج حسین هم اکنون در روستای دوزال به نام طایفه «قره خانلی» مشهور هستند. قره خان از ایلات آذربایجان بوده که از طریق آستامال و کلو به روستای دوزال آمده و دارای املاک و مستغلات در منطقه دوخانا داشته است. در دوخانا و قره دره «قره جان زمیلری» مزارع قره خان معروف است. فرزند قره خان قربانعلی و فرزند وی حاج حسین دوزالی و فرزند وی کربلای علی و فرزند وی محمد رحیم حبیبی بوده است. محمدرحیم خواهری به نام ربابه داشته است که همسر مرحوم کربلای ابراهیم خلیل پدر مرحوم کربلای امیرعلی و پدربزرگ نگارنده این سطور بودند.

7-محمد رحیم حبیبی:

محمد رحیم که با دو واسطه نسلش به حاج حسین دوزالی می رسد، از اشخاص رشید و وطن دوست و میهن پرست بوده است. در سالهای 1320 تا 1324 که ثبات سیاسی و اقتدار ملی حکومت مرکزی دستخوش تزلزل شده بود، نوار مرزی در ساحل رود ارس به جولانگاه روسها در آمده بود که روسها در یک نقشه شوم اشخاصی را (که مانع عملیات جاسوسی عمال روسها می شدند و طرفدار حکومت مرکزی بودند) در سرتاسر نوار مرزی شبانه و به طور مخفی ربوده و به داخل خاک شوروی سابق (ارمنستان) بردند. روسها با کمک ارامنه که به منطقه آشنایی داشتند، آنها را از خداآفرین، خمارلی، حسنوو، قولان، دوزال، سییاری، خاروانا و از سایر دهات و آبادیهای نوار مرزی مخفیانه دستگیر کرده و ربودند. از روستای دوزال محمدرحیم نیز به اتفاق حاجی ذوالفقار خاروانالی جزو همین ربوده شدگان بود که 6 ماه در زندان انفرادی، یک سال در زندان عمومی و دو سال هم تحت نظر در ایروان محبوس گردید. محمدرحیم در سال 1322 هجری شمسی در آذرماه دستگیر و ربوده شد. آزار و اذیت هائی که در زندان بر محمدرحیم روا می داشته اند، قابل ذکر در این مقال نیست. ولی شکنجه و آزار و اذیت هیچ تأثیری در مقاومت او نداشته و هیچگاه حاضر به دادن اطلاعات کشورش به روسها و ارامنه نشده بود. پس از سه سال و اندی حاج سطوت سلطنت بهادری از امرا و بزرگان روستای دوزال (بهادری های معروف) کنسول روس را در تبریز به مهمانی دعوت نموده و در آن مهمانی مرحوم بهادری از کنسول روس آزادی وی را درخواست می کند. کنسول نیز قول می دهد که در صورت زنده بودن (چون با توجه به سختی و فشار زندان ایروان بعید به نظر می رسید که کسی زنده بماند) نسبت به آزادی وی اقدام کند. در پی این جریان به تلاش و رایزنی کنسول در تبریز، روسها وی را دقیقاً از همان مکانی که ربوده بودند، شبانه رها می کنند.

محمدرحیم در جنگ با ارامنه نیز شرکت فعال داشته است. او در رکاب انور پاشا بر علیه ارامنه که در دستورهای «علی دره» (الدره) و آزا، قره جوان به قتل عام مسلمانان دست زده بودند و عرصه را بر مسلمانان تنگ کرده بودند، به یاری مسلمانان شتافته و در یک جبهه با داشناقهای متجاوز و خونخوار جنگیده است. از محمدرحیم مثلهای بسیاری به یادگار مانده است که اگر عمر کفاف کند رمان محمدرحیم که چهارچوب آن را تنظیم کرده ام، بتوانم برای چاپ آماده کنم. می گویند وقتی روسها ایران را اشغال کردند و در چند جا پرچم روسیه را نصب نمودند عده ای تحت تأثیر عمال روس از ترس به طرفداری از حکومت دست نشانده روس برآمدند. محمدرحیم به آنها گفته بود که: «اوغلان بیر نئچه یئره بایراق وورماقلا دئمزلرکی، فتح ائله ییب آلدیلار، خمیر چوخ سو آپارا» یعنی با به اهتزاز در آوردن چند پرچم در نقاط مختلف نمی گویند که کشور فتح شده است. مراقب باشید که فریب نخورید، اینها رفتنی هستند.


8-علی بَی:

به گفته ریش سفیدان و بزرگان محل علی بَی از لوطی یان منطقه بوده که بیشتر بر علیه مستبدین و روسها می جنگیده است. قلعه ای نیز در دل کوه «کامتال» وجود دارد که به نام «علی بَی قلعه سی» مشهور است. ولی ظاهراً این قلعه مربوط به علی بَی دیگری است که خیلی قدیمی تر از علی بَی دوزالی بوده است. در محل به نام علی بَی ترانه ای هم نقل می کنند:

شیروانا گئدن دوه لر گلمدی،    اوستونده خالچا، گبه لر گلمه دی،

علی بگه دئدیم گل ائوه گلمه دی، اؤلسم ده گئده جگم علی بگه.

قالسام دا گئده جگم علی بگه.

از روحانیون معاصر روستا حجةالاسلام شعیب اسماعیل زاده برادر بزرگ مؤلف این سطور می باشد که از روحانیون متقی و متدین روستا و از نوادگان کربلائی ابراهیم خلیل و حاج حسین دوزالی بزرگ خاندان قره خانلوها می باشد.

مرحوم حاجی میرزا بایرام هاشم زاده نیز از روحانیون معاصر بود که در اثر ایست قلبی به رحمت ایزدی پیوست، وی از روحانیون بسیار صمیمی و غیور و متعصب بود و مدتی به تعمیر مرمت کاری بقعه حضرت سید  شعیب و مسجد امام زاده دوزال پرداخت. مرحوم هاشم زاده در هر امر خیری پیشقدم و فرد خیرخواه بود.......

ادامه دارد



پایگاه اطلاع رسانی خاروانا :

قریه های دیزمار : قسمت دهم

1- قریه ی دوزال:

قدمت تاریخی روستای دوزال به بیش از هزار و اندی سال و بیشتر می رسد واز قدیم الایام (دوزال) تلفظ می شده است ودر تاریخ نیز بصورت(دوزال) ثبت گردیده است.در کتابهای نزهه القلوب میرزا حمدالله مستوفی و عالم آرای عباسی به نیکی یاد شده است.وجه تسمیه آن معلوم نیست.باتوجه به دانش توپونیمیکا این واژه به احتمالی ریشه زبان های تاتی دارد و یادارای ریشه ی ترکی است و یا اینکه بازمانده از زبانهای مرده دوران مادها است.با توجه به این امر معانی مختلفی می تواند داشته باشد. بدلیل وجود معادن سنگ نمک و رونق داشتن بازار نمک و صدور آن به مناطق شمالی رود ارس از جمله اردوباد، گرجستان وغیره چنین به ذهن متبادر می شود که این واژه از دو ترکیب(دوز) به معنای نمک و آل فعل امر از مسدر (خریدن) تشکیل یافته است. ولی باتوجه به اینکه پسوند(آل) در برخی دیگر از اسامی کوه های از دهات منطقه وجود دارد، علیرغم احتمال ترکی بودنش بعلت ابهام در معنای آنها بعید به نظر می رسد که یک واژه ترکی باشد.دراسامی کامت +آل= کامتال، آستام+آل= آستامال، گه+آل=گال،پسوند آل وجود دارد. در تحقیقات اتیمولوژیک معاصر یافته های جدیدی از پسوند و واژه «آل» ارائه شده است. محقق گرانقدر آذربایجانی میرعلی سیداوف وجود واژه «آل» را در اسامی کوه ها و روستاها را بی ارتباط با واژه «آل» یا «هال ننه سی» که از اساطیر دیرین اقوام ترک زبان (بخصوص اقوام ترکمن، قازاخ، قیرقیز، اوزبک) آسیای مرکزی و اقوام ترک قفقاز، نمی داند. داستان ها و نوشته های زیادی در خصوص زن «آل» در کشورهای آسیای میانه و قفقاز وجود دارد. برای اطلاع بیشتر به کتاب «قام-شامان» نوشته میرعلی سیداوف و ترجمه صمد چایلی مراجعه شود. قرین واژه «دوزال» بدون پسوند «دو» نیز در منطقه جلفا تحت نام «زال» وجود دارد که قرابت دوزال با آن نیز محل تأمل است.

 

روستا بر ساحل روز ارس واقع شده و رودخانه دوزال از سمت راست آن به رود ارس می ریزد. روبروی ده، شهر مرزی قره جوان (قرچیوان) در خاک ارمنستان فعلی قرار گرفته است. روستا صد خانوار دارد و اهالی به باغداری، کشاورزی، کشت برنج، غلات، حبوبات، تربیت کرم ابریشم مشغولند و به دلیل حاصلخیز بودن خاک و هوای گرم و مرطوب و وجود رودهای دوزال، چایی، و رود ارس کشاورزان زمین های کشاورزی خود را سالانه دوبار کشت می کنند. رودخانه دوزال که از شانزده رود بزرگ و کوچک از کوه های اطراف ایری، گؤی گونبد، مزرعه شادی، گال، نئچه، علییار، کلو و حاجیلار سرازیر می شود، تشکیل شده و آب کشاورزی (و در قدیم آب شرب) روستاهای اطراف این رود را تأمین می کند.«دوزال»  در چهارراه ارتباطی شمال و جنوب و شرق و غرب قرار گرفته است. از طرف شمال، قاراباغ، گنجه و ایراوان، از طرف جنوب با تبریز، محال اوزومدول و ماوازخان از طرف غرب با محال، اوردوباد، علمدار-گرگر و از طرف شرق با مغان و آغدام، شیروان، بیله سوار در ارتباط بوده است. راه جنوب که از طریق بلندی های خاروانا، گال، مزرعه و ورزقان به اهر و همچنین از طریق بلندیهای ایری و زنوز به مرند و از طریق بلندیهای خاروانا و گوللوجه و ایسپیران به تبریز ختم می شد، اهمیت زیادی داشته و دارد که به دلیل کوتاه بودن راه (تبریز-ایری-دوزال-قاراباغ-گنجه) عباس میرزا به هنگام جنگ با روسیه تزار قوای توپخانه را از طریق این راه و با استفاده از دره رودخانه دوزال به قریه دوزال و کوردشت انتقال داده و در روستای کوردشت در منطقه «آغالیق» و در قلعه و حصار نظامی کوردشت سکنی گزید.این موقعیت سبب شده بود که روستای دوزال به محل استراحتگاه کاروانهایی درآید که هرروز از طرف شرق و غرب به آنجا آمده و پس از استراحت لازم دوباره به راه خود ادامه دهند. برخی از فصول به دلیل طغیان رودخانه دوزال که غیرقایل عبور می شود، کاروانها مجبور می شوند روزها در روستای دوزال بمانند تا طغیان آب رودخانه فروکش شود. ارتباط با شمال نیز از طریق کرجی رانی میسر می شود. برخی از اهالی روستای دوزال و کوردشت به کرجی رانی و شناگری مشغول بوده و مسافرین و کالاهایی صادراتی را بوسیله کرجی رانی به اطراف رود ارس منتقل می کردند. از سابق در این روستاها شناگران ماهری بوده اند و رونق صادرات و واردات در این منطقه سبب رونق صنعتی کرجی رانی و شناگری شده بود. همه جهات مذکور مورد توجه عباس میرزا بوده است.بنوشته تاریخ عالم آرای عباسی شاه عباس در سفر خود به اردوباد سه روز در روستای دوزال اوترق کرده است. روستای دوزال از لحاظ اینکه محل تجارت نقاط مختلف بوده و مرکز صادرات میوه و تره بار و معادن لاجورد و نمک به مناطق گرجستان، شیروان، گنجه، اردوباد و ایروان بوده و میوه نوبار تبریز را تأمین کرده است، از لحاظ تجاری هم مورد توجه بوده است. به طوری که واحد توزین ویژه داشته است که به آن سنگ توزین گفته می شده است سنگ توزین تبریز (من تبریز) 5 کیلو و سنگ دوزال 12 کیلو بوده است. یک باتمان دوزال 12 کیلو، یاریم باتمان 6 کیلو و دارای سنگ توزین بیر بیسته که از دو گیرونکه متشکل می شد بود. در منطقه غلات را با واحد توزین دوزال یعنی باتمان دوزال وزن می کردند.

رودخانه دوزال که از کوه های سر به فلک کشیده گؤی گنبد، گال، مزرعه شادی، علییار، کلو، ارزیل و گول آخیر سرچشمه می گیرد. از حیث اکولوژیکی و زمین شناسی قابل مطالعه است و به دلیل شیب های تند و مارپیچی و ساختار ویژه و منحصر بفرد، بسیار تماشایی و دیدنی است. دره های تند و بزرگ سمت راست و چپ رودخانه که با طرز عجیبی با این رود پیوند خورده و رسوبات و مواد فرسایش شده را در بستر رودخانه دوزال تخلیه نموده و منظره بسیار جذاب و اعجاب انگیز را فراهم ساخته است. رودخانه دوزال به رود ارس می ریزد و در فصل پاییز و بهار گل آلود و طغیانی و در تابستان و زمستان صاف است. سابقاً و تا قبل از انقلاب آب این رودخانه آشامیدنی و برای محیط زیست و جانداران آبزیست بسیار مفید بود ولی در سال های اخیر به علت عدم رعایت مقررات محیط زیست از طرف مسافرین و کوهنوردان و زوار، رودخانه آلوده گشته است. بویژه با رونق گرفتن مجموعه زیارتی سید محمد آقا در روستای «نوجه میر» و عدم رعایت مسائل بهداشتی از طرف زوار و ساکنین ساحلی رود، آب رودخانه آلوده و کثیف شده است........

ادامه دارد



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 60 صفحه بعد