به گزارش خبرآنلاین، حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی حسن روحانی در وبلاگ شخصی خود نوشت:
دانشجویی پس از جریان دفن شهدای گمنام در میدان امیر چخماق یزد از من پرسید: پیکری که در تفحص یافت می شود یا دارای پلاک شناسایی است یا نه؟ در صورت اول گمنام نیست در صورت دوم یا ما فهرستی از مشخصات شهدای مفقود الاثر داریم یا نه؟ اگر داریم با تطبیق دیآنای میان نزدیکان شهید و پیکر یافتشده میتوان هویت شهید را شناسایی کرد. اگر نداریم چرا در طول ۲۵ سال پس از پایان جنگ فراخوان ندادهایم هر خانوادهای که شهید مفقودالاثر دارد بیاید آزمایش دیانای بدهد و از طرف دیگر از بقایای هر شهید تفحص شده پیش از دفن آزمایش بگیریم و با تطبیق این دو بانک اطلاعاتی، هم خانوادهها را از انتظار در بیاوریم و هم به جای افزایش شهدای گمنام، شهدا را نامآشنا و نامآور کنیم.
او مثالهایی را یادآور شد که در همین سال گذشته برخی شهدای گمنام که در تهران دفن شدهاند از همین طریق مورد شناسایی قرار گرفتهاند. پس اگر میتوان مدتها پس از دفن نمونهها را تطبیق داد چرا از ابتدا همین اقدام را انجام ندهیم؟
سوال این است آیا ما حق داریم قبل از این که تمام تلاشمان را برای رساندن یک شهید به خانوادهاش انجام دهیم، تاکید میکنم تمام تلاشمان، پیکر او را به صورت گمنام دفن کنیم؟
در جریان دفن شهدا سه نهاد مسوولیت دارند. نهاد اول کمیته جستجوی مفقودین است که تا چندی پیش بخشی از بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح بود و با اتمام ماموریت سردار باقر زاده در آن بنیاد، مستقل شد. این ستاد فعلا هم کار تفحص را انجام می دهد، هم شناسایی شهدا را دنبال می کند و هم مکان های دفن شهدا را معین می کند و هم مراسم را برگزار میکند.
نهاد دوم بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس است که در وضع فعلی ساختن و نگهداری از یادمانهای شهدای گمنام را هم بر عهده دارد.
نهاد سوم بنیاد شهید و امور ایثار گران است که اگر چه قانونا هم پاسخگو و هم خادم خانوادههای معزز مفقودین است ولی در چرخه امور مربوط به شهدای گمنام کاملا حذف شده است.
میتوان با تقسیم کار منطقیتری میان این سه نهاد از گمنام دفن شدن شهیدان جلوگیری کرد.
به امید روزی که هیچ شهیدی را به صورت گمنام دفن نکنیم و همه شهیدانمان را به آغوش خانوادهها باز گردانیم.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.