کارکرد اصلی این نهاد در سالهای اخیر، افزون بر تعریفهای تازه در رسمالخط فارسی برای بهبود خوانش این زبان، واژهسازی و معادلسازی متناسب با واژگان غیرفارسی بوده اما در هر دو هدف، شاهد شکست فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بودهایم؛ شکستی که ظاهراً تا به کمدی متداول ستونهای طنز نشریات مبدل نشود، پذیرفته نمیشود و این اتفاق نیز ظاهراً ثمره کارشناسیهای وسیعی است که نشان میدهد لزوماً کارگروه و لشکر و گروهان ادیب برای فرهنگ و ادبیات ایران کارآرایی ندارد، بلکه چهرههای خلاقی نیاز دارد که سوای لغتشناسی، حرکتی بیش از ترکیب لغات و حروف اضافه را برای ساخت لغت تازه به کار گیرند.
در گروه واژهگزینی فرهنگستان، نزدیک ۷۰ کارگروه تخصصی واژهگزینی با همکاری بیش از ۳۵۰ استاد و کارشناس و متخصص در حوزههای گوناگون علوم و فنون فعالیت دارند. هر کارگروه پس از گردآوری پیکره واژگانی خود، برای هر واژه، پروندهای به نام کاربرگه تشکیل میدهد که در آن اطلاعاتی از قبیل واژه بیگانه به زبان انگلیسی و زبانهای دیگر، تعریف واژه، منشأ زبانی و ریشهشناختی واژه، ترکیبات و مشتقات و واژههای مرتبط با آن، معادلهای بهکاررفته در برابر این واژه در زبان فارسی، مقوله دستوری و جز آن درج شده؛ اما به رغم این پروسه اعلام شده، نوع تغییرات مصوب بعضاً عجیب است!
در بودجه سال جدید ۱۱۸۰۰ میلیون تومان معادل یازده میلیارد و هشتصد میلیون تومان برای فرهنگستان بودجه در نظر گرفته شده و این بودجه نیز با ردیفهایی همراه است که در نوع خود جالب توجه به نظر میرسد. مطابق با این ردیف بودجهها، ۴ میلیارد تومان برای «برنامه مدیریت و راهبری علم و فناوری» در قالب ۲ میلیارد برای «اصلاح و نگارش دستور زبان فارسی» و ۲ میلیارد برای «تدوین و راهبری فرهنگ نویسی» در نظر گرفته شده است.
همچنین در قالب «برنامه گردآوری و تدوین موجودی دانش»، هفت میلیارد و دویست میلیون تومان در نظر گرفته شده که چهار میلیارد و دویست میلیون تومان برای «تدوین ادبیات تطبیقی» و ۳ میلیارد تومان برای «واژه گزینی کلمات در زبان فارسی» است؛ هرچند تعداد دقیق واژگانی که در هر سال معادلیابی میشود، رسماً اعلام نشده، بعید است، بیش از ۳ هزار واژه در هر سال معادلیابی شود، کما اینکه در سال ۹۲ اعلام شد، بیش از ۳۸ هزار واژه طی یک دهه معادلیابی شده است.
با این حساب میتوان دریافت قیمت واژگان جالبی که اکثراً در زبان فارسی جا نمیافتند و کارکردی ندارند، برای مردم ایران با چه قیمت تمام شدهای همراه است و البته دیگر خدمات فرهنگستان که از واژهگزینی نیز آثار کمرنگتری در اصلاح ادبیات فارسی داشته، چه صورت حسابهایی را در هر سال به بودجه عمومی کشور میافزاید.
هرچند هیچ شخص منصفی مخالف تخصیص بودجه به نهادهای مؤثر در حوزه فرهنگ نیست در درجه اول این نقد مطرح است که فرهنگستان از هر نظری اثرگذاری جدی ندارد و در واقع چنین تزریق بودجههایی باید منوط به بازدهی مثبت باشد و چنین ساختارهایی پویاییشان به نفع شکلگیری یک سیستم کارمندی دارای کمترین بازدهی تحلیل نرود؛ اتفاقی که امیدوارم در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی رخ نداده باشد.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.