آقاي قاليباف در اين انتخابات، حداكثر ٦ ميليون راي داشت ولي الان كه مناظره كانديداها تمام شده، به نظر ميرسد راي او كمتر هم شده باشد چراكه روند و نتيجه مناظره سوم اصلاً به سود قاليباف رقم نخورد.
صادق زیباکلام* در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري، محمدباقر قاليباف بهشدت تلاش كرده است زير لواي يك حركت پوپوليستي، خودش را قهرمان آن ٩٦ درصدي كند كه گرفتار فقر، گرسنگي و بيكارياند. بگذريم كه همين رقم ٩٦ درصد هم بهشدت مشكوك و بيمبنا به نظر ميرسد. اما نكته مهم اين است كه آيا مردم فقير و فرودستي كه در سال ٨٤، هفده ميليون راي به احمدينژاد دادند، امسال هم به قاليباف راي خواهند داد؟ يعني قاليباف را يك رابينهود يا منجي اسلامي ميبينند كه به مبارزه با ثروتمندان آمده است؟ اصلا و ابدا! ما به هيچوجه نميتوانيم قاليباف ٩٦ را با احمدينژاد ٨٤ مقايسه كنيم. در تير ماه ٨٤ بسياري از فقرا باور كردند كه احمدينژاد آمده است حق آنها را از حلقوم اشراف بيرون بكشد. ولي من فكر نميكنم اين افراد قاليباف را جدي بگيرند و باور كنند كه قاليباف آمده است تا با اشرافيگري و آقازادهها مبارزه كند. در واقع به احمدينژاد ميآمد كه برخاسته از آن ٩٦ درصد كذايي باشد ولي چنين خاستگاهي به قاليباف نميآيد. كارنامه قاليباف در اين دوازده سالي كه شهردار تهران بوده، اصلا نشان نميدهد كه او طرفدار مستضعفين باشد.
آنچه قاليباف در اين انتخابات در پيش گرفته، صرفاً يك نمايش است و فكر ميكنم پس از اين سه مناظره، اين نكته را بسياري از مردم متوجه شدهاند. اما شايد عدهاي بگويند مردم تهران از مديريت قاليباف ناراضياند ولي آن روستايي ناراضي از وضع اقتصادي، فقيرنوازي قاليباف را ممكن است باور كند. اما من فكر نميكنم آن روستاييها بيش از ٥ تا ٧ ميليون راي داشته باشند. آن ١٧ ميليون سال ٨٤ را، اقشار محروم شهري براي احمدينژاد رقم زدند. تهراني كه ٦ ميليون رايدهنده دارد و بسياري از مردمش دچار احساس فقر هستند، بسيار بعيد است كه حمايت قاليباف از فقرا را باور كنند؛ چونكه فقراي تهران عملكرد قاليباف در مقام شهردار تهران را در دوازده سال گذشته ديدهاند.
آقاي قاليباف در اين انتخابات، حداكثر ٦ ميليون راي داشت ولي الان كه مناظره كانديداها تمام شده، به نظر ميرسد راي او كمتر هم شده باشد چراكه روند و نتيجه مناظره سوم اصلاً به سود قاليباف رقم نخورد. در شرايط فعلي، اگر از بين رييسي و قاليباف، يكي به نفع ديگري كنار برود، شايد شانس اصولگرايان براي اينكه انتخابات را به دور دوم بكشانند، بيشتر شود اما همه اينها بستگي به يك پارامتر مهم دارد؛ و آن پارامتر مهم اين است . كه اصلاحطلبان بتوانند حداقل ٣٠ درصد آن ١٥ تا ٢٠ ميليوني را كه انگيزهاي براي شركت در انتخابات ندارند، فعال كنند. اگر اين طور شود، راي آقاي روحاني ميرود بالاي ٢٠ ميليون. در اين صورت، ديگر فرقي ندارد كه رقيب روحاني قاليباف باشد يا رييسي. حتي اگر يكي از اين دو نفر به سود آن ديگري كنار برود، كه در شرايط فعلي منطقيتر به نظر ميرسد قاليباف به سود رييسي كنار برود، اگر آن ٣٠ درصد فعال شوند، باز روحاني در دور اول رييسجمهور خواهد شد. اما اگر اصلاحطلبان نتوانند آن ٣٠ درصد را بكشانند پاي صندوقهاي راي، احتمال دارد انتخابات به دور دوم كشيده شود. اما با فضايي كه پس از مناظره سوم ايجاد شده است، به نظر ميرسد بخشي از آن افراد فاقد انگيزه راي دادن، در انتخابات شركت خواهند كرد و اين كار روحاني را براي پيروزي در دور اول انتخابات آسانتر خواهد كرد. به هر حال اگر رييسي و قاليباف تا آخر بمانند، روحاني قطعاً در همان دور اول كار را تمام ميكند و رييسجمهور ميشود؛ حتي اگر آن ٣٠ درصد هم فعال نشوند.
آنچه قاليباف در اين انتخابات در پيش گرفته، صرفاً يك نمايش است و فكر ميكنم پس از اين سه مناظره، اين نكته را بسياري از مردم متوجه شدهاند. اما شايد عدهاي بگويند مردم تهران از مديريت قاليباف ناراضياند ولي آن روستايي ناراضي از وضع اقتصادي، فقيرنوازي قاليباف را ممكن است باور كند. اما من فكر نميكنم آن روستاييها بيش از ٥ تا ٧ ميليون راي داشته باشند. آن ١٧ ميليون سال ٨٤ را، اقشار محروم شهري براي احمدينژاد رقم زدند. تهراني كه ٦ ميليون رايدهنده دارد و بسياري از مردمش دچار احساس فقر هستند، بسيار بعيد است كه حمايت قاليباف از فقرا را باور كنند؛ چونكه فقراي تهران عملكرد قاليباف در مقام شهردار تهران را در دوازده سال گذشته ديدهاند.
آقاي قاليباف در اين انتخابات، حداكثر ٦ ميليون راي داشت ولي الان كه مناظره كانديداها تمام شده، به نظر ميرسد راي او كمتر هم شده باشد چراكه روند و نتيجه مناظره سوم اصلاً به سود قاليباف رقم نخورد. در شرايط فعلي، اگر از بين رييسي و قاليباف، يكي به نفع ديگري كنار برود، شايد شانس اصولگرايان براي اينكه انتخابات را به دور دوم بكشانند، بيشتر شود اما همه اينها بستگي به يك پارامتر مهم دارد؛ و آن پارامتر مهم اين است . كه اصلاحطلبان بتوانند حداقل ٣٠ درصد آن ١٥ تا ٢٠ ميليوني را كه انگيزهاي براي شركت در انتخابات ندارند، فعال كنند. اگر اين طور شود، راي آقاي روحاني ميرود بالاي ٢٠ ميليون. در اين صورت، ديگر فرقي ندارد كه رقيب روحاني قاليباف باشد يا رييسي. حتي اگر يكي از اين دو نفر به سود آن ديگري كنار برود، كه در شرايط فعلي منطقيتر به نظر ميرسد قاليباف به سود رييسي كنار برود، اگر آن ٣٠ درصد فعال شوند، باز روحاني در دور اول رييسجمهور خواهد شد. اما اگر اصلاحطلبان نتوانند آن ٣٠ درصد را بكشانند پاي صندوقهاي راي، احتمال دارد انتخابات به دور دوم كشيده شود. اما با فضايي كه پس از مناظره سوم ايجاد شده است، به نظر ميرسد بخشي از آن افراد فاقد انگيزه راي دادن، در انتخابات شركت خواهند كرد و اين كار روحاني را براي پيروزي در دور اول انتخابات آسانتر خواهد كرد. به هر حال اگر رييسي و قاليباف تا آخر بمانند، روحاني قطعاً در همان دور اول كار را تمام ميكند و رييسجمهور ميشود؛ حتي اگر آن ٣٠ درصد هم فعال نشوند.
استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.